درحالي موسوي خوئيني ها به سبب نامه نگاري براي فرار از مسئوليت مورد انتقاد شديد خصوصا اصلاح طلبان قرار گرفت که پيشتر رئيس دولت اصلاحات به سبب عملکرد اين جريان سياسي زير سئوال بود و حتي برخي از اصلاح طلبان همچون کرباسچي از وي خواستند کناره گيري کند.
به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ اين روزها با انتشار نامه موسوي خوئيني ها انتقادات زيادي خصوصا از سوي اصلاح طلبان به سمت وي روانه شده است. به نوعي به نظر مي رسيد که خصوصا در درون جريان اصلاح طلبي، نيروهاي اين جريان مترصد موقعيتي بودند که انتقادات خود را نسبت به ساختار و نوع مديريت اين جريان ابراز دارند. بهانه و بابي که با نامه موسوي خوئيني ها باز شد. نامه اي که قرار بود با تاکتيک برون سپاري مسئوليت عملکرد سران اين جريان را ناديده بگيرد دامن خود آنها را گرفت. موضوعي که مشخص مي کند مردم و حتي بدنه اين جريان سياسي هم منتظر پاسخگويي سران اصلاحات هستند.
اما تنها موسوي خوئيني ها در اين عرصه فردي نيست که بايد به عملکرد اين چند ساله دولتي که اصلاح طلبان تمام قد حامي آن بودند و همچنين عملکرد مجلس دهم و شوراي شهر پنجم پاسخ بدهد. افراد و سران ديگر اصلاحات نيز بايد در اين عرصه پاسخگو باشند.
خاتمي کنار مي رود؟
يکي از شخصيت هايي که در اين زمينه بايد پاسخگو باشد رئيس دولت اصلاحات است. وي که در انتخابات مجلس دهم و همچنين رياست جمهوري دوازدهم با تاکتيک «تکرار مي کنم» بسياري از مردم را ترغيب به راي دادن به ليست هاي اميد کرد، در اين زمينه محل مطالبه است.
«صادق زيباکلام» فعال سياسي اصلاح طلب در اين باره با اشاره به نام خوئيني ها بيان مي کند: «واقعيت اين است که ما همه مقصريم؛ منِ صادق زيباکلام، عباس عبدي، تاجزاده، اصغرزاده، خاتمي و بسياري ديگر در ايجاد شرايط امروز مقصريم اما ترديد نکنيد که بيش و پيش از همه ما بزرگترين مقصر خودِ آقاي موسوي خوئينيهاست.»
«عباس عبدي» تئوريسين جريان اصلاحات نيز در اين زمينه اظهار کرد: «آقاي خاتمي تکليف خود را روشن نميکند. مثلاً اين حرفي که در گفتوگوي اخير بيان کرد، نوعي حکايت از بيتکليفي است. کسي که رهبري را بپذيرد، از ديگران نميپرسد که حالا چه کار کنيم؟ چون حتي اگر ديگران هم چيزي گفتند، در نهايت او است که بايد مسئول باشد. اما از يک طرف ديگر، آقاي خاتمي نه حاضر است به صراحت و روشني کنار برود و بگويد من کاري ندارم و خودتان ميدانيد و انجام بدهيد، به نظرم ايشان روي زمين و هوا نگه ميدارد و اين يکي از ايرادهايي است که متأسفانه به ايشان وارد است.»
انتقاداتي که در نطفه خفه شد
اين در شرايطي است که پيشتر افرادي چون «غلامحسين کرباسچي» دبير کل حزب کارگزاران سازندگي انتقاداتي نسبت به خاتمي ابراز داشته بود که با حمله و فشار سياسي برخي از افراد و گروه ها در اين جريان روبرو شد و مجبور به سکوت و حتي پس گرفتن اظهاراتش شد.
دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي در آبانماه سال 98 در حاشيه کنگره سراسري حزب جمهوريت در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا حزب کارگزاران در قالب شوراي سياست گذاري اصلاح طلبان براي انتخابات فعاليت مي کند يا جداگانه به فعاليت خود ادامه ميدهد، اظهار داشت: ما در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان عضويت داريم؛ اما منتقد اين شورا هستيم.
وي افزود: اصلاح طلبان بايد بپذيرند پيروزيهايي که داشتهاند حاصل ضعف رقبا بوده است، نه اين که آنها خيلي بهتر بودند. اصلاحطلبان بايد بگويند که براي حل مشکلات مردم چه کار کردهاند؟
کرباسچي همچنين خاطرنشان کرد: من معتقدم حتي اگر شده آقاي خاتمي بايد همانطور که يک جايي گفته بود از مردم عذرخواهي کند.
روز سه شنبه نهم ارديبهشت سال جاري، کرباسچي در گفتگويي بار ديگر گلايه هاي سال گذشته خود را تکرار کرد و موضوع حمايت از کانديداي اصولگرا در سال ۱۴۰۰ رد نکرد و اين بار صريح تر از هميشه خواستار کنار گذاشتن تعارفات سياسي ميان اصلاح طلبان شد. دبيرکل کارگزاران در بخش هايي از مصاحبه خود که بيشتر تحليل و جنجال را در پي داشت، گفته است: «با شخصيتهاي محترم سياسي رودربايستي نداشته باشيم. مثلا اينکه آقاي دکتر عارف يک وقتي نامزد رياست جمهوري شدند و اصلاح طلبان به هر دليلي دنبال آقاي روحاني رفتند نبايد باعث اين شود که بخواهيم جبران کرده و بگوييم که او حتما رئيس شوراي عالي باشد. کار سياسي که رودربايستي ندارد. درباره بقيه بزرگان هم همينطور است. حتي ديگر کساني که شايد براي ما کاريزما بوده و شخصيت مورد علاقه ما باشند. حالا آقاي خاتمي يا هر کدام از رفقا.»
اما موج حملات اصلاح طلبان به کارگزاران و کرباسچي سبب شد تا «حسين مرعشي» سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي به دليل حواشي به وجود آمده پيرامون اظهارات دبير کل اين حزب، عذرخواهي کند.
مرعشي از جايگاه سخنگوي حزب کارگزاران که سابقه عضويت در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، را هم دارد، هم حزبي خود و ساير چهرههاي اصلاحطلب را به آرامش، همفکري و همراهي دعوت کرد. او ضمن عذرخواهي از همه اصلاحطلبان، سياسيون و مردم، مي گويد: «هر نوع تخطئه و تخريب در هر سطح، آب ريختن بر کوره مشکلات ملي است.»
رئيس دولت اصلاحات عذرخواهي مي کند؟
جالب اينجاست که نوع نگاه انحصاري و ديکتاتورمابانهاي که در جريان اصلاح طلب خصوصا نسبت به شخصي مانند خاتمي وجود دارد تا جايي پيش رفت که نه تنها رئيس دولت اصلاحات عذرخواهي نکرد بلکه حزب فرد منتقد مجبور به عذرخواهي شد! اين فشارهاي سياسي تا جايي بود که کرباسچي هم حرف خود را عوض کرد.
کرباسچي بعدها در اصلاح سخنان خود بيان کرد « اصلاح طلبان از مردم عذرخواهي کنند» و مطرح کرد نگفته که خاتمي بايد از مردم عذرخواهي کند. اما بعدها با بيان جملاتي نسبت به کنار رفتن خاتمي به نوعي کنايه آميز نشان داد که نظرش همان حرف هاي نخستين اوست.
آنچه از اين جريان سياسي بر مي آيد اما کم کم حرکت به سمتي است که رئيس دولت اصلاحات نيز در اين حوزه تحت فشار قرار مي گيرد. خاتمي در حوزه حمايت از «حسن روحاني» و کنار کشيدن «محمد رضا عارف» و ائتلاف ميان اصلاحات و اعتداليون و همچنين تکرار ليست هاي اميد و ... نقش هاي محوري داشته است اما در حوزه پاسخگويي همواره با کمک جو رواني و فشار رسانه اي و سياسي توانسته از مسئوليت شانه خالي کند.
انتهاي پيام/