به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ شوراي شهر پنجم تا به امروز 3 شهردار و 1 سرپرست براي شهرداري طي 15 ماه اخير به خود ديده است. بي ثباتي مديريتي حتي داد اصلاح طلبان را در اين روند درآورده است.
چندي پيش بود که روزنامه اصلاح طلب آرمان در مطلبي با عنوان « در انتظار ثبات مديريت شهري» از قول «محسن هاشمي» رئيس شوراي شهر تهران نوشت: «شهروندان تهراني، بحق از مديريت شهري انتظار دارند با توجه به فرصت‌هاي صرف شده به دليل تغيير مکرر در شهرداري تهران که خارج از اراده و تمايل شوراي اسلامي شهر تهران بوده است، از اين زمان محدود باقي مانده جهت عمل کردن وحل مسائل و معضلات استفاده کنند.»
وي افزود: «به نظر نمي‌آيد نظر حاکميت براي افراد انتخابي مشکلي داشته باشد و اميدوارم ثبات مديريت در شهرداري تهران محقق شود.»
بي ثباتي مديريتي در شهر تهران ادامه مي يابد؟
بسياري عدم انتخاب صحيح در شوراي شهر را علت بروز اين مشکل در پايتخت مي دانند. شوراي شهر بنا را براي اولين بار کج گذاشت تا اين ديوار تا به امروز کج بالا بيايد. در ابتدا که «محمد علي نجفي» به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، بسياري از رسانه ها و فعالان مجازي از اينکه فردي به عنوان شهردار انتخاب شده که تزلزل و بي ثباتي مديريتي جزو ويژگي هاي مديريتي اوست، به شدت انتقاد کردند. اما هفت ماه بيشتر به طول نيانجاميد که آقاي شهردار از پست خود مانند پستهاي ديگر استعفا دهد. نجفي که در رسانه‌ها به عنوان «آقاي استعفا» معروف شده بود بعد از مدتي اعلام کرد که به علت بيماري و وقتي که براي درمان دارد ديگر نمي تواند وقتي براي شهرداري تهران بگذارد.
بعد از وي «محمد علي افشاني» شهرداري تهران را در دست گرفت که وي نيز به علت اينکه جزو بازنشستگان بود، مجبور شد پست خود را ترک کند. البته قانون بازنشستگان قانون جديدي نبود و اما عدم اجراي درست آن سبب شد تا افشاني شهردار شود. اما بعد از اصلاحيه مجلس که درواقع تاکيدي بر اجراي درست و محکم اين قانون بود ديگر افشاني با سوداي شهردار بودن خداحافظي کرد.
حالا اينک شهرداري تهران به پيروز حناچي رسيده است. کسي که از نظر اجرايي به علت کار در حوزه شهري با اين پست بيگانه نيست؛ هر چند که وي جزو مديران رده مياني بوده است و حالا در رده بالاتري بايد اقدام کند اما در اين راستا آنچه حناچي را در کانون توجه قرار داده شنيده‌هايي که مي گويد وي با بيماري سختي دست و پنجه نرم مي کند. اين موضوع اين نگراني را دامن مي زند که آيا حناچي هم مانند ديگر شهرداران اصلاح طلب مهمان چند روزه بهشت است؟
سابقه سياسي کاري اصلاح طلبان از شوراي شهر اول
اصلاح طلبان در سياسي کاري در حوزه هاي غير سياسي سابقه دارند. در شوراي شهر اول هم همين بساط به راه بود. شوراي پنجم از اين نظر که مانند شوراي اول تماما اصلاح طلب است با هم قرابت زيادي دارند. در شوراي شهر اول دو حزب مشارکت و کارگزاران بر سر انتخاب شهردار با هم رقابت سختي داشتند و بعد از مدتي اين رقابت سبب شد تا شورا کارش به انحلال بکشد. درواقع دعواهاي سياسي درون جناحي اصلاحات تا جايي بود که در ابتدا براي انتخاب شهردار «عبدالله نوري» رئيس وقت شوراي شهر استعفا داد. بعد از آن دو شهردار براي شهر تهران انتخاب شدند که ميان شورا و يکي از آنها يعني «ملک مدني» به سبب موضوع تراکم فروشي دعواي شديد صورت گرفت و با عدم تشکيل شوراي اول وزارت کشور دستور انحلال آنرا صادر کرد.
در شوراي شهر پنجم هم معضلي به نام انتخاب شهردار وجود دارد. در اين حوزه احزاب سياسي مختلفي ازجمله کارگزاران، اعتماد ملي، اتحاد ملت و ... رقابت دارند. در انتخاب دومين شهردار در شوراي شهر پنجم به شدت سياسي کاري مشهود بود. اعضاي حزب اعتماد ملي در اين حوزه توانستند هم حزبي خود را بر کرسي شهرداري تهران بنشانند. در انتخاب سومين شهردار نيز دعواي حزبي تا جايي شدت گرفت که روزنامه سازندگي نزديک به حزب کارگزاران وقتي خود را از گرودنه رقابت بيرون ديد در مطلبي با عنوان رقابت ليبرال‌ها به نوعي اعلام کرد که تکنوکرات‌ها در اين رقابت جايي ندارند.
اعتراف اصلاح طلبان به سياسي کاري در انتخاب شهردار
حسين مرعشي از اعضاي شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي درباره سياسي کاري در شوراي شهر تهران گفت: « وقتي حزب کارگزاران کانديدايي ندارد، به دروغ نمي‌تواند اعلام کند که کانديدا دارد چون همه کانديداهاي حزب کارگزاران عمدتاً بازنشسته هستند و فقط آقاي محسن هاشمي که رئيس شوراست، بازنشسته نيست؛ براي انتخاب شهردار اعضاي شورا بايد قانع باشند؛ براي همين، اکثريت شورا بايد با بيرون آمدن فردي از شورا موافق باشند.»
اما «محمد علي ابطحي» از فعالان اصلاح طلب مطرح مي کند که شوراي شهر تهران بايستي ازدرون خود يک نفر را انتخاب کند.» وي در اين باره مي نويسد: « حالا که شهردار بايد عوض شود، شوراي شهر تهران، يک نفر از داخل شورا را شهردار کند که در جريان مسايل اين يکساله شهر تهران باشد. نبايد شهردار تهران براي سومين بار از صفر شروع کند. اگر با نگاه حزبي به تهران نگاه نشود، محسن هاشمي طبيعي ترين شهردار تهران مي تواند باشد.» با اين اوصاف ابطحي نيز از نگاه حزبي و سياسي که تا به امروز موجب شده اصلاح طلبان شوراي شهر دو شهردار انتخاب کنند که هر دو آنها نتوانستند کاري در اين پست مهم انجام دهند، گلايه مي‌کند.
از همين روست که افرادي چون «آذر منصوري» به شوراي شهري‌ها هشدار مي دهند که تجربه شوراي شهر اول را تکرار نکنند!
اين فعال اصلاح طلب بيان مي کند: «يک بارتجربه اولين دوره شوراي شهر تهران را مرور کنيد وببينيد شوراي پنجم وهر يک از شما درکدام نقطه حساس وتاريخي قرار گرفته ايد. مبادکه آن تجربه تلخ دوباره تکرار شود. تک تک شما ۲۱نفر در مقابل امانتي که بر دوشتان گذاشته شده، مسئوليد.»
«محمود عليزاده طباطبايي» عضو شوراي شهر اول تهران درباره عملکرد شوراي پنجم مي گويد: «افرادي بايد در شوراي شهر تهران حضور داشته باشند که به مديريت شهري و چالش‌هاي پيش‌روي آن آگاهي داشته باشند. اين در حالي است که اصلاح‌طلبان در انتخاب اعضاي ليست انتخاباتي خود خاله‌بازي کردند و يک ليست کاملا سياسي بستند. در نتيجه بحران‌هاي مديريتي در شهر تهران نتيجه خاله‌بازي است. اصلاح‌طلبان بسياري از چهره‌هاي متخصص و متعهد را تنها به دليل اينکه سهميه هيچ حزب و گروهي نبودند در ليست خود قرار ندادند و با سهميه‌بندي سياسي ليست انتخاباتي خود را بستند. در شرايط کنوني يک جمع صددرصد اصلاح‌طلب مديريت شهر تهران را برعهده گرفته‌اند که با هم ناهمگن هستند.»
وکيل خانواده هاشمي مي‌افزايد: «در ماجراي انتخاب آقاي افشاني به عنوان شهردار تهران دو جريان داخلي اصلاح‌طلب سر يکديگر را کلاه گذاشتند. اين در حالي بود که نام محسن هاشمي به عنوان شاخص‌ترين فرد براي شهرداري تهران اصلا در بين کانديداها وجود نداشت. بنده به صراحت عنوان مي‌کنم اين است که بخش‌هايي از جريان اصلاحات از اين مسئله هراس دارند که اگر محسن هاشمي شهردار تهران شود موفقيت هاي بزرگي به دست بياورد.»
محسن هاشمي از زمان شورايي شهر پنجم به عنوان کانديداي هميشگي شهرداري تهران مطرح بوده است اما اصلاح طلبان هر بار با بهانه اي سد راه وي مي‌شوند.
آسيب شهروندان تهران از رويه سياسي اصلاح طلبان
بي ثباتي مديريتي در کلانشهري مانند تهران که مديريت پيچيده و گسترده اي دارد موضوع بسيار مهمي است. اين درحالي است که شهروندان تهراني در دوره 12 ساله قاليباف هم ثبات و هم پيشرفت هدفمند را در شهري که مديريت آن بسيار مشکل است مشاهده کردند. اين موضوع انتظار مردم از مديران پايتخت را بالا برده است.
مرور رويدادهاي شهري در 15 ماه گذشته نشان مي دهد که تهران وارد مدار بلاتکليفي و عدم ثبات براي شروع پروژه هاي جديد و يا اتمام طرح هاي نيمه تمام گذشته شده است.
اصلاح طلبان درحالي که در اوائلي که شهر تهران را تحويل گرفتند اعلام کردند که شهر سوخته تحول گرفته اند اما به نظر مي رسد اين چند ماه به واسطه کار قاليباف بوده که توانسته اند شهر تهران را اداره کنند وگرنه با اين حجم از بي ثباتي مديريتي در تهران اگر زيرساختهاي گذشته نبود معلوم نبود چه بلايي سر شهروندان بخصوص در حوزه رفت و آمد شهري مي آمد. هر چند که با روي کار آمدن اصلاح طلبان در ابتدا برخي از پروژه هايي که در دوره شهرداري قاليباف ساخته شده بود متوقف و بعد از مدتي باز راه اندازي شد.