سي سال از آن روز وداع تاريخي و بدرقه با شکوه و بي نظير مردم با امام بي نظيرشان انجام دادند، گذشت. در اين سي سال تلاشهايي انجام شده تا ياد و نام امام کمرنگ شود.
سي سال است از طرف دشمنان گوناگون و از طرف بعضا افراد غافل اينگونه تلاشها صورت ميگيرد لکن واقعيت اين است عکس خواسته دشمنان صورت گرفته است. يک نشانه آن همين اجتماع عظيم امروز است.
امام مختصات شخصيتي و موهبتهايي را دارا بود که خدا به او داده بود؛ اين خصوصيات در کمتر کسي در اين حد جمع ميشو.
امام شجاع، با حکمت و تدبير، پارسا و پرهيزگار، دلبسته به خداي بزرگ بود. امام مردمي بود و ظلم ستيز که با ظلم کنار نميآمد؛ امام مردي بود عدالت خواه و طرفدار مظلومان. با مردم صادق بود و با مردم همانجوري سخن ميگفت که احساس قلبي ايشان بود.
امام انساني بود شجاعت انساني بود با حکمت و با تدبير انساني بود پارسا و پرهيزکار و دل بسته به خداي بزرگ دل باخته به ذکر الهي امام مردي بود ظلم ستيز با ظلم کنار نميآمد.
با آن مبارزه ميکرد حامي مظلوم و استکبار ستيز امام مردي بود عدالت خواه طرفدار مظلومان و حامي مطلومان اهل صداقت و با مردم صادق بود.
با مردم صادقانه برخورد ميکرد در راه خدا اهل مجاهدت بود و آرام نمينشست و دائم در حال مجاهدت بود. از يک کار بزرگ که فراغت پيدا ميکرد چشم به يک کار بزرگ تري ميدوخت آن را دنبال ميکرد اينها عوامل جاذبه امام بود؛ اين خصوصيات در امام مجتمع شده بود هرکسي با اين خصوصيات باشد دلها به سمت او جذب ميشود اينها همان وعده الهي است و اين محبتها هم محبتهاي الهي است محبتهاي تبليغي نيست و کار خداست.
خب يک خصوصيت از خصوصيت امام است که بنده امروز در باره او ميخواهم بيشتر صحبت کنم و اون خصوصيت مقاومت و ايستادگي است. آن چيزي که امام را در هيئت يک مکتب انديشه تفکر و يک راه براي زمان خود و تاريخ مطرح کر بيشتر اين خصوصيت بود. خصوصيت ايستادگي مقاومت و عدم تسليم در برابر موانع در برابر تابو ها.
امام مقاومت خود را به رخ همه دنيا کشيد چه تابوت داخل در دوران مبارزات خيليها خسته شدند خيليها مشرف به نا اميدي شدند، اما امام ايستاد. محکم بدون ذره ايي عقب نشيني ايستاد.
اين مال قبل از دوران پيروزي انقلاب بود بعد از پيروزي انقلاب هم فشارها به نوعي ديگر و همه جانبتر در مقابل امام ظاهر شد و امام هم اصل مقاومت و ايستادگي را از دست نداد.
جاذبهي امام را چند روز قبل از اين هم در راهپيمايي روز قدس مشاهده کرديد و همهي دنيا ديدند. چهل سال پيش امام بزرگوار روز قدس را براي دفاع از مسئله ي مهم فلسطين ابداع کرد. چهل سال ميگذرد اما روز قدس کهنه نشده است.
امسال در بيش از صد کشور در روز قدس به ياد امام بزرگوار راهپيمايي شد، در حالي که سياستهاي استکباري آمريکا و حواشي امريکا و دنبالهروان آمريکا سعيشان اين است که مسئلهي فلسطين را به دست فراموشي بسپرند؛ ميشنويد اين خبرهاي خباثت آمريکا و خيانت بعضي سران عرب را. در چنين شرايطي عامل نفوذ امام بزرگوار ما باعث ميشود که مسئله ي قدس در اين بيش از صد کشور مطرح بشود نه به وسيله ي به وسيلهي تودهي مردم و متن مسلمانها. اين نشانه ي جاذبه ي امام است که بعد از سي سال از وفات امام همچنان وجود دارد. هيچ جاذبه اي در دنيا با اين نميتواند برابري کند.
البته من همينجا فرصت را مغتنم ميشمارم و از مردم عزيزمان از اعماق دل تشکر ميکنم به خاطر آن حضور پرشکوه و آبرومند در روز جمعه ي آخر ماه مبارک رمضان در سراسر کشور اجتماعات عظيم مردم وارد ميدان شدند. مردم حقيقتا در عمل به توصيه امام کوتاهي نکردند و نميکنند.
يک وقت در يک جادهاي انسان فرض کنيد به يک مسيري برخورد ميکند به يک حفره ايي برخورد ميکند يا در حرکت در کوهستان که ميخواهد به قله او برسد به صخره ايي برخورد ميکند.
برخيها برمي گردند و از ادامه راه منصرف ميشوند، اما بعضيها نگاه ميکنند ببينند راه دور زدن آن مانع چيست يا مانع را بر ميدارند يا با يک شيوه عاقلانه از آن عبور ميکنند. امام اينجوري بود مقاوت يعني آن راهي را انتخاب کرده بود و در آن حرکت ميکرد.
حرف امام چه بود؟ حاکميت دين خدا و مکتب الهي بود در زندگي عموم مردم اين حرف امام بود بعد از آن که توفيق آن را پيدا کرد بر موانع غلبه کند، گفت ما نه ظلم ميکنيم و نه زير بار ظلم ميرويم. با ظالم کنار نميرويم و از مظلوم حمايت ميکنيم. اين حرف از متن دين و قرآن گرفته شده است.
علاوه بر آن که قرآن اين را تاييد ميکند عقل سالم هم اين را تاييد ميکند اين چيزي است که همه خردمندان عالم اين را ميپذيرند. بديهي است اين وجه دشمنان گردن کلفتي در عالم دارد؛ دستگاههاي استکباري عالم اهل ظلم اند تا آن زماني که امام اين نهضت عظمي را آغاز کرد بيش از ۲۰۰ سال بود ملتها را زير ظلم قرار داده بودند. در آسيا و آفريقا در کشورهاي مختلف هند فرانسويها در الجزاير و کشورهاي ديگر مشغول ظلم واضح و بدون پرده بودن. معلوم است آنها از اين شعار ناراحت ميشوند يک کشوري در غرب آسيا و در ايران به وجود آيد و شعار آن اين باشد معلوم است براي آنها سخت بود و از روز اول دشمنيها شروع شد دشمني را کساني شروع کردند که اهل ظلم و تجاوز و باج گيري بودند.
اينها با طبيعت پيام امام بزرگواز سازگار نبود و دشمنيها از روز اول شروع شد در دهه اول انقلاب يک جور در زمان حيات امام بزرگوار يک جور و در اين دهههاي اخير يک جور.
بخش دوم: مقاومت موجب عقب نشيني دشمن مي شود برخلاف تسليم وقتي که دشمن به شما زور مي گويد و شما يک قدم عقب برويد او بدون ترديد يک قدم جلو مي آيد تنها را هم ايستادگي است ايستادگي در بابر زور گويي و باج گيري دشمن راه پيشگري از جلو آمدن اوست. خود ماهم در جمهوري اسلامي تجربه مان همين را نشان مي دهد. من البته مثال ها زيادي را در ذهن دارم و به طور کلي بگويم هرجا ما ايستادگي و مقاومت کرديم توانستيم پيش رويم.
بخش سوم محور مقاومت است. بنده خودم سال گذشته در همين جلسه گقتم مقاومت هزينه دارد اما هزينه تسليم در برابر دشمن از مقاومت بييشتر است. رژيم پهلوي در مقابل آمريکا تسليم بود و ناراحت.
من عرض ميکنم ما در محاسباتي که بايد در مساله مقاومت در برابر زورگويان عالم داشته باشيم بايد حقايق مربوط به زورگويان و خودمان را بدانيم.بايد بدانيم در ادبيات سياسي بين المللي عنوان مقاومت به شيوه امام خميني يک عنوان است.
آنچه در تعبيرات فرنگيها وجود داشت و بعد از قضيه آزادسازي خرمشهر اين اصطلاح شايع شد، دکترين مقاومت امام خميني است.
مقالهها در أين باره نوشتند. اين نوشته يکي از چهرههاي سياسي معروف دنياست که اگر بگويم همه ميشناسند. او نوشته:
«در آينده نه چندان دور شاهد قدرتهاي فرامرزي خواهيم بود که از لحاظ ماشين آلات جنگي (مثل بمب اتم) يا سهم توليد صنعتي جهاني چندان بالا نيستند، اما با قدرت تاثيرگزاري بر ميليون تا انسان قدرت و سيطره نظامي غرب را به چالش خواهند کشيد.»
راز ماندگاري جمهوري اسلامي اينهاست؛ اين خطي است که اين بزرگوار و اين بنده صالح خدا در ميان ما باقي گذاشت. خط مقاومت و ايستادگي و قدرداني از چيزي که داريم. امروز جبهه مقاومت در منسجم ترين وضعيت چهل سال منطقه است اين يک واقعيت است. نقطه مقابل قدرت استکباري آمريکا است. قدرت فتنه! ما اين را در محاسبات خود بايد لحاظ کنيم ايني که در وضع سياسي امريکا يا در وضع اجتماعي آمريکا چه اتفاقاتي افتاده و مي افتد بايد در محاسبات ما باشد. بعضي از آمريکايي ها را گفتند افول موريانه وار آمريکا اين را يک نويسنده آمريکايي مي گويد يعني از درون دارد پوک مي شود؛ هم در عرصه اقتصادي و اجتماعي و سياسي اينگونه است.
آمار هايي وجود دارد در مورد وضع اقتصادي آمريکا و شرايط آن ها در بازار اقتصاد جهاني که به شدت سقوط کرده است. در بخش سياسي هم آمريکا افول کرده است اين را من به شما عرض مي کنم افول سياسي آمريکا يک دليل داشته باشد کافيست آن روي کار امدن شخصي مثل ترامپ است.
در جرايم همراه با خشونت آمريکا در دنيا اول است؛ در مصرف مواد مخدر در دنيا اول است. در کشتار مردم خود کشور در دنيا اول است در کشتار مردم توسط پليس هم آمريکا در دنيا در مقام اول است.
يک نکته اين است که هدف مقاومت عزيزان من عبارت است از رسيدن به نقطه بازدارندگي؛ هم در اقتصاد هم در مسائل سياسي کشور هم در مسائل اجتماعي هم در مسائل نظامي بايد به نقطه ايي برسيم که اين نقطه بازدارنده باشد.
يعني بتوانيم خود را جوري نشان دهيم که دشمن از تعرض به ملت ايران منصرف شود.
مواجهه ما با مسائلمان و با دشمنانمان بايد اولا شجاعانه باشد ثانيا اميدوارانه باشد ثالثا عاقلانه و خردمندانه باشد و هيجاني و احساساتي نباشد. اگر به اين کيفيت حرکت کرديم مبتکرانه باشد و از روي انفعال نباشد؛ اگر اينجور حرکت کرديم ملت ايران خواهد توانست پيش رود.
يک توصيه به مسئولين کشور، تمرکز بر مسئله اصلي؛ در هر برهه اي يک مسئله اصلي در کشور است .قبل از پيروزي انقلاب اسلامي مسئله اصلي رژيم طاغوت بود و در يک برهه اي هم تثبيت نظام. امروز هم مسئله اصلي اقتصاد است.
انتهاي پيام/